بوی گل ها از فضا، میرسد با دود و خون
یاد روزی کین زمین، غرق آتش بودو خون
هر طرف نخلی ز پا افتاده بود
پا و دست و سر جدا افتاده بود
عمه جان زینب«2»
بر مشامم میرسد عمّه بوی کربلا
میکنم با خون دل، جستجوی کربلا
من بـه صحرا، اشک من بر رخ دوید
در تکاپوی عزیزان شهید
عمه جان زینب«2»
دست گلچین بشکند، کین جنایت آفرید
لاله ها را پر شکست، باغبان را سر برید
غنچه خونین من اصغر کجاست؟
لاله سرخم علی اکبر کجاست؟
عمه جان زینب«2»
آنچه درسوگ تو ای پاک تر از پاک گذشت
نتوان گفت که هر لحظه، چه غمناک گذشت
چشم تاریخ در آن حادثه تلخ چه دید
که زمان مویه کنان از گذر خاک گذشت
بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد
دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد
#دلش چون #کربلا #کوی_حسین است و نمی داند
که همچون #دور_دستان #آروزی #کربلا دارد